loading...
افشاشدگان
فرشید فرشباف صباحی بازدید : 1 جمعه 28 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
1- اگر «كرم» شدی زیر پا له می شوی. این نكته نه تنها درباره اشخاص بلكه درباره ملت ها هم صدق می كند.
«امانوئل- كانت»
2- ای كشیشان سفیه آدم كش، ای كه دستور روزه گرفتن می دهید، اگر برایتوانگران است كه وقعی نمی نهند و اگر برای درویشان كه در تمام سال روزهاند.
«ولتر»
3- دیگران، خاطره ی زندگی، كار و اعمال ما را حفظ می كنند.
«زا- پاركز»
4- خارج از وجود خود راهی برای شفا نیست خودتان درمان باشید، به صدای دل های شهود خود ایمان داشته و با آن همراه باشید.
«وین دایر»
5- به دهانی كه بسته است، مگس نمی رود.
«میگوئل دو- سروانتس»
6- یك مطلب با بیان های مختلف، معانی مختلف پیدا می كند.
«محمد- حجازی»
7- اقویا خوبند، فقط ضعفا ستمگرند.
«ناپلئون- بناپارت»
8- من اگر عتیقه را دوست دارم، به خاطر علم تاریخ نیست، برای این است كه هزاران سرگذشت جانگداز در خاطرم می آفریند.
«محمد- حجازی»
9- در كدام استخر آب زلالی دیده اید یك كرم به تنهایی زندگی كند.
«محمد- مسعود»
10- روشنایی چراغ ها همه مانند هم نیستند، ولی هر شعله ای بقدر خود تاریكی را می شكافد.
«نظام وفا»
11- ما گوته را دوست داریم ولی اجازه نمی دهیم كه پهلوی خیام مابنشیند، هوگو شاعر بزرگی است، اما آستان عظمت سعدی شیراز بلندتر از اواست.
«جواد- فاضل»
12- ای دل بسوز، ای اشك جاری شو. من به كانونی كه سرد و چشمه ای كه خشك شده است احتیاجی ندارم.
«نظام وفا»
13- جمعیت شبیه به سیل است: جرعه های گوارا و جانبخش وقتی به هم جمع شد، دیوانگی و خرابی ها می كند.
«محمد- حجازی»
14- وزارت معارف، مسئول آینده ی نسل جدید یك ملت است.
«حسین- كاظم زده ایرانشهر»
15- خورشیدی كه بی تابش، و ابری كه بی تراوش باشد، چه فایده خواهد داشت.
«نظام وفا»
16- به دشواری های جهان بگویید، كسی كه روزها و شب های دراز در زیر سنگ حوادث خفته باشد از قلوه سنگ نمی نالد.
«سعید- نفیسی»
17- بدترین الفاظ برای من هستند: نمی توانم، نمی دانم و نمی شود.
«ناپلئون- بناپارت»
18- كرمی كه در گندآب به وجود آمده ممكن است در یك مركز پاك و منزه به حیات خود ادامه دهد.
«محمد- مسعود»
19-آنانی كه بر سفره ی بازت شبیخون می زدند، در تنهایی و فقر رهایت كردند، و شادمانه بر این صحنه می نگرند.
«حسین- رحمت نژاد»
20- همچنان كه صورتی از یك خط و یك مو، زشت یا زیبا می شود، وجود ما نیز از یك حرف و یك نگاه، محبوب یا منفور می گردد.
«محمد- حجازی»
21- تخت پادشاهی چیست؟ یك قطعه چوب است كه با مخمل مستور شده.
«ناپلئون- بناپارت»
22- پست ترین صفات در پادشاه آن است كه از شیرینی زبان پیروان خود مشعوف، و گفتار مشتی متملق در خاطر او اثر افكند.
«امام علی»
23- قمارباز عاشقی است كه نه هرگز به وصال می رسد و نه از تحمل رنج، خسته و مایوس می شود.
«محمد- حجازی»
24- زیباترین مانورها در برابر گردش سیارات چه جلوه ای دارد؟
25- هیچ خراطینی حق ندارد در گوشه مزبله عفنی بر علیه هزارپا اقدامنماید. عنكبوت اگر سوسك را مذمت و او را به فساد متهم نماید تعجب آور است.
«مسعود»
26- هر كس از آنچه ندارد، بیشتر به خود می بالد.
«محمد- حجازی»
27- چند نیش مگس، هرگز اسب چابك را از دویدن باز نمی دارد.
«فرانسواماری- ولتر»
28- چند میكروب زبون اندام های كوه پیكر را از پا درآورده و به دیار نیستی می فرستند.
«سعید- نفیسی»
29- خط مشی معین برای خود رسم كن و آنگاه چه در خلوت و چه آشكار، در راهی كه پیش گرفته ای گام بگذار.
«اپیكتت»
30- حشرات موذی و سوسك و عنكبوت مولود فضایی كثیف و متعفن و تاریكی است كه وجود آنها را می پذیرد.
«محمد- مسعود»
31- اگر تازه شنا كردن را آموخته اید، خود را به دریا نزنید كه غرق خواهید شد.
«میرزانظام- نظام وفا»
32- اگر عشق نباشد، هنر، زندگی، هیچ چیز ارزشی ندارد.
«حسین- رحمت نژاد»
33- هر اندازه گفته ی دیگری را به خود بستی، منفور، و قول دیگری را شاهد آوردن و از او نام بردن، ممدوح است.
«محمد- حجازی»
34- آمریكا كشوری است سعادتمند، این كشور برای رشد و ترقی خود مدیون حماقت های ملل اروپایی است.
«ناپلئون- بناپارت»
35- كسی كه برایش عفیف بودن دشوار است، بهتر كه از آن بپرهیزید تا مبادا این عفت بی جا او را به سوی جهنم رهبری كند.
«نیچه»
36- رفتن و نشستن، به كه دریدن و گسستن.
«سعدی- شیرازی»
37- غالب اشخاص، به منزله ی جواهر و سنگ های قیمتی هستند كه هنوز تراش نیافته اند.
« »
38- خالق و مخلوق، این است تفاوت موجود بین یك مرد و مرد دیگر.
«اونوره دو- بالزاك»
39- نارفیقان به اصرار شما را شریك كار بد خود می كنند اما كار خوب را تنها برای خود نگاه می دارند.
«محمد- حجازی»
40- روزنامه نویسان، یاوه گویان حرفه ای هستند كه می خواهند مورد توجه قرار گیرند و با كوچك ترین حركت قیل و قال راه اندازند.
«ارتور- شوپنهاور»
41- آب حوض را نگاه كنید، اگر فاسد و كثیف و گند و لجن نباشد، كرم و میكروب در آن تولید نخواهد شد.
«محمد- مسعود»
42- آن كه هر چه دلش بخواهد، می گوید و می كند، خود را كسی نمی داند.
«محمد- حجازی»
43- شخصی كه با هیچ كس صحبت نمی كند، به بخت بد از كسی است كه احدی به او علاقه مند نیست.
«لاروشفوكو»
44- بی عصمتی، بی عصمتی است. از این كه عامل آن مرد یا زن باشد در ماهیت آن ابداً تاثیر و تغییری حاصل نخواهد شد.
«جمال الدین- افغانی»
45- تجربه كردم، شب را در بیرون خوابیدن و شرشر باران را و سرمای پارك را و صمیمیت ظاهری دوست را.
«حسین- رحمت نژاد»
46- بسا ترقی ظاهر كه مایه ی پریشانی باطن می شود.
«محمد- حجازی»
47- اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
«سعدی- شیرازی»
48- تو باید حاضر باشی كه خود را در شعله خویشتن بسوزانی، تا خاكستر نشوی از نو ساختن تو چگونه ممكن است.
«نیچه»
49- مرا نتوان غاصب گفت. من فقط تخت خالی لویی شانزدهم را كه نتوانست نگهدارد اشغال كردم، اگر جای او می بودم مانع می شدم.
«بناپارت»
50- من كسی هستم كه، سرمستی الهی به روح مردم می بخشم.
«لودویك فن- بتهون»
51- غریزه جنسی، ندای «نوع» در «فرد» است.
«آرتور- شوپنهاور»
52- نه تنها لباس خود را برای مهمانی عوض می كنیم، غالباً قیافه و رفتار و گفتار و عقاید خود را نیز تغییر می دهیم.
«محمد- حجازی»
53- بدترین حركت است وقتی كه، وعده می دهی و كسی را ناامید رها می كنی.
«رنو»
54- نرفتن به تئاتر مثل آرایش كردن بدون آیینه است.
«آرتور- شوپنهاور»
55- به یك نفر وحشی ساعتی را نشان بدهید، او خیال خواهد كرد كه ساعت جان دارد.
«ناپلئون- بناپارت»
56- دیدار افرادی كه مورد لطف ما واقع شده اند، بیش از برخورد با اشخاصی كه به ما خوبی كرده اند مورد پسند ماست.
«لاروشفوكو»
57- در دنیا سه نوع رفقا وجود دارند: رفقایی كه شما را دوست دارند، رفقایی كه به فكر شما نیستند و رفقایی كه از شما متنفرند.
«شانفور»
58- وقتی جیبت خالی شد، عزیزترین كسان تو را رها كرده و تمام بلایا در همین لحظات بر تو روی می آورند.
«حسین- رحمت نژاد»
59- چه بسا بحث و پافشاری و جدال، بر سر حرف هایی كه هیچ یك از دو طرف نفهمیده اند.
«محمد- حجازی»
60- آن كس كه از اول می داند به كجا می رود، خیلی دور نخواهد رفت.
«ناپلئون- بناپارت»
61- ای قطره های ظریف اشك، دانه های قیمتی عشق. ای ژاله های صبحگاهی دل. بیایید و این آتشور جانسوز مرا خاموش كنید.
«نظام وفا»
62- نه چندان نرمی كن كه بر تو دلیر گردند،‌نه چندان درشتی كن كه از تو سیر شوند.
«سعدی- شیرازی»
63- تا جان بازی میسر است، مردان خدا زبان بازی نمی كنند.
«محمد- حجازی»
64- اول می نالیم تا بعد، علت نالیدن را پیدا كنیم.
«محمد- حجازی»
65- هزاران سال است سپیده سرزده و هرگز خطا نكرده است، اما این كه هنگام سپیده راستین كی سر می زند معلوم نیست.
«آلن- پیتون»
66- صفای بهشت، از خاری به هم نمی خورد.
«محمد- حجازی»
67- سادگی و استحكام و نظافت لباس همیشه نیكویی است، باید لباسی انتخاب كرد كه نگهبان ما باشد نه ما نگهبان او.
«نظام وفا»
68- به جای این كه قبلا شما را ساخته باشند، خودتان خویش را بسازید.
«هربرت- اسپنسر»
69- غم ها فراوانند و اندوه بیشمار، لقمه نانی و جرعه آبی، این ها نویسنده می سازند.
«حسین- رحمت نژاد»
پایان
برچسب ها شصت و دو: گوناگون ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    ظهورگو


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 74
  • بازدید سال : 78
  • بازدید کلی : 143